شيكاگو، شهرى مملو از خلاف و جنايت. شهرى كه در گوشه اى از آن مواد مخدر فروخته مى شود و در گوشه اى ديگر انسان! شهرى كه حتى مسئولينش هم تو زرد و به فكر خرابكارى و فساد هستند! اما مرز خلاف هاى اين شهر، خيلى وقت است كه حدّ معمول را گذرانده و در گوشه اى ديگر، هك سلاح عده اى شده است. عده اى كه قصد بر قرارى نظم و امنيت را نداشته و خودشان نيز افرادى زخم خورده اند. اما اين افراد هكر هاى عادى نيستند. آن ها سازمان و ارگان هاى مختلف را هدف خود مى دانند. به چه دلیل؟ مشخص نیست. به همين علت است كه به رنگ خاکستر هستند و از جنس خاکستر، از جنس نابودی…
حال و هواى شهر شيكاگو، با شهر هاى ديگر متفاوت است. شهر شيكاگو، از لحاظ تكنولوژى، بسيار پيشرفته است. اما اين تكنولوژى چه هدفى را در پيش مى گيرد؟ آيا اين تكنولوژى براى مردم شهر مفيد است؟ آيا مردم به كمك تكنولوژى مى توانند زندگى بهينه و آسوده ترى داشته باشند؟ آيا ارگان هاى مختلف به فكر مردم هستند؟
Watch Dogs بسيار تاريك و بى رحم است. هيچ فرصتى براى تبسّم و لبخند وجود نخواهد داشت و مسير پيشروى داستان، با عناوينى همچون Grand Theft Auto بسيار متفاوت است. شالوده ى اصلى بازى پيرامون هك مى چرخد و هكرى به نام Aiden Pearce. آيدن پيرس يك هكر با تجربه و بسيار توانا است و مى تواند سخت ترين هك ها را در ثانيه اى انجام دهد.اما آيدن به دنبال چه چيزى است؟ چرا از ارگان هاى دولتى خشمگين است؟ آيا اين سازمان ها دست به كار خلافى زده اند؟در خيلى از مناطق جهان، نظارت هاى شديدى بر خانه ها انجام مى گيرد. نظارت هايى كه حدّ عادى را گذرانده اند و به گونه اى سيستمى جاسوسى عليه مردم به حساب مى آيد. اين امر كه يك نوع دزدى از حريم خصوصى به حساب مى آيد، سبب خيزش آيدن شده است.